اظهارنظر کارشناسان، مشاوران و وکلای قوه قضاییه درباره «در آغوش درخت»
خبرگزاری میزان - فیلم سینمایی «در آغوش درخت»، محصول سازمان سینمایی سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به کارگردانی بابک خواجه پاشا و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح و سجاد نصرالهی نسب که به مساله خانواده و تاثیرات طلاق بر روح و روان کودکان میپردازد، میزبان کارشناسان و مشاوران خانواده و اعضای مرکز وکلای قوه قضاییه شد و این اثر در جمع صمیمی این نهاد به نمایش درآمد.
حسن عبدلیانپور، رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در سخنانی پیش از نمایش این فیلم، درباره اهمیت نمایش «در آغوش درخت» برای خانوادهها بیان کرد: امروزه هنر و به ویژه فیلم و سریال، تاثیرگذارترین نوع آموزش است. خانواده یکی از ارکان مهم مرکز وکلا محسوب میشود و ما در بحث وکالت و کارشناسی هم از دید هنری به مسایل نگاه میکنیم. یکی از وظایف ما که در سند تحول قوه قضاییه هم به آن اشاره شده، این است که به مباحث آموزشی بپردازیم که ما در قالب هنر به آن توجه داریم و بازخوردهای خوبی هم از آن گرفتهایم. به عنوان مثال یک پرونده واقعی سوژه تئاتری شد که روی صحنه رفت و حتی کارآموزان قضایی هم از آن استقبال کردند.
وی خاطرنشان کرد: ما امروزه نه تنها میتوانیم بلکه تکلیف داریم آموزشهای جدید را به چنین نحوی اجرا کنیم. هنر نمایشی بخشی از کار تعلیم و آموزش ما شده است و اساسا به همین دلیل از دعوت برای تماشای فیلم «در آغوش درخت» که موضوعی خانوادگی دارد، استقبال کردم. همکاران من هم میتوانند از چنین آثار هنری تاثیر بگیرند و هم برداشتهای خود را مطرح کنند و از این فیلم به عنوان بخشی از مشاوره پیش از طلاق کمک بگیرند، به نظر من این تلفیق هنر و حقوق بسیار زیباست.
بعد از نمایش فیلم، نشستی با حضور کارشناسان مرکز وکلا و مشاوران خانواده درباره این اثر برگزار شد که بابک خواجه پاشا کارگردان «در آغوش درخت» در ابتدای نشست بیان کرد: زمانی که فیلم را ساختم، یکی از دغدغههای من این بود که چطور میتوانم به پایگاه ارزشمندی به نام خانواده کمک کنم، تاثیر بگذارم و شاید مانع از فراق شوم؛ آن هم در مقام سینما و با هنری که کم و بیش آن را آموختهام. جامعه ما امروز باید به مضامینی که منجر به فداکاری، صبوری و عشق شود، بپردازد. من تلاش کردم تا این مباحث را از منظر خودم مطرح کنم.
وی درباره دلیل ساخت این فیلم گفت: روزی ما در خانه خودمان مهمانی داشتیم و پسرم در اتاق مشغول بازی با دوستش بود. بعد این بچه پنج ششساله کنارم نشست و همراه با من اخبار را تماشا کرد. برایم سوال شد که این بچه چرا برای تماشای اخبار کنارم نشسته است. بعد از اینکه مادرش از ما دور شد، خیلی آرام به من گفت که شما میتوانید کاری کنید که پدر و مادر من از هم جدا نشوند؟ من احساس کردم که خداوند وظیفهای بر گردن من نهاد که آن را انجام بدهم. برایم مهم نبود که پدر و مادر با چه مشکلی دست و پنجه نرم میکنند بلکه زاویه دید بچه برایم اهمیت داشت.
کارگردان «در آغوش درخت» تاکید کرد: از آنجا که عاشق کودکان هستم، احساس میکنم برکت زمین به یمن وجود کودکان است. یک شاعر ژاپنی به زیبایی میگوید تا زمانی که خنده کودکی روی زمین است، زمین حرمت زیستن دارد. متاسفانه در کل دنیا این نگاه که خانواده مهم و ارزشمند است، از بین رفته اما خوشبختانه در جامعه ما هنوز وجود دارد و برای نگه داشتن آن باید بسیار تلاش کنیم و نباید ساده از کنار آن رد شویم. البته پرسش اصلی اینجا مطرح میشود که آیا همان قدر که درباره اهمیت خانواده و فرزندان صحبت میکنیم، در عمل هم کاری انجام میدهیم؟ آیا فیلمهایی میسازیم که پدران و مادران آن را ببینند؟ چند فیلم را میتوانیم نام ببریم که امسال ساخته شده است و خانوادهها میتوانند آن را در کنار یکدیگر به تماشا بنشینند؟
خواجه پاشا افزود: امروزه خانوادهها اصلا نمیتواند در کنار هم آثار کمدی را ببینند. سینما، هنر با هم دیدن است. باید آثاری تولید شود تا خانواده با هم دیدن، با هم تصمیم گرفتن و… را یاد بگیرند. باور کنید اگر روی عنصر خانواده بیشتر و بهتر کار کنیم، هم میتوانیم روی اجتماع تاثیرگذاری خوبی داشته باشیم و هم روی سیاست و اقتصاد.
سپس فروغ اسرافیلیان، یکی از کارشناسان و مشاوران خانواده قوه قضائیه که در این برنامه حاضر بود، در بخش ابتدایی صحبتهای خود بیان کرد: هنر به عنوان زبان اصلی که بشر را به تفکر وادار میکند، میتواند اتفاقات بسیاری را رقم بزند. وقتی که این فیلم را برای اولین بار دیدم، ناخودآگاه این آیه از قرآن کریم در ذهنم تداعی شد که خانواده مهد باروری و فضایی است که افراد را دور هم جمع میکند و در آغوش میکشد. همچنین اسم بامعنای فیلم این مفهوم را در ذهن ما تداعی میکند.
وی ادامه داد: از ابتدا تا انتهای فیلم همیشه تصویر یک قالی ایرانی در ذهنم نقش میبست، با همه نقش و نگار و سادگی اما در عین حال اصیل بودن. این اثر با دکوپاژهای بسیار خوبی که انجام داده، ما را از فضای سرد و بیروح سالهای اخیر که معمولا فضای زندگی شهری و صنعتی و همچنین آشفتهای را در ذهن مخاطب تداعی میکند، به دل طبیعت میبرد و برای من از این نظر بسیار ارزشمند بود که نگاه ما به عنوان یک مشاور و روانشناس را به جایگاه و مهد اصلی بشر که همان طبیعت است، پیوند میدهد.
این مشاور خانواده یادآور شد: کاملا مشخص است که کارگردان این اثر دغدغه دارد و به نوعی درد، سوال و چالشی پشت این فیلم است. فضای این اثر به نحوی است که انگار دوربین وارد زندگی یک خانواده ایرانی شده است. در حقیقت متوجه بازی کردن افراد نمیشویم؛ هرچند گپهایی در فیلم وجود دارد که شاید تدبیر نویسنده و کارگردان است تا ذهن مخاطب را به چالش بکشد. ناگفته نماند که سادگی، صمیمیت و صداقتی که در اثر نشان داده شده، باورپذیر است.
اسرافیلیان با بیان اینکه ما در جامعهای زندگی میکنیم که وصلت، فقط ازدواج دو نفر نیست بلکه ازدواج دو فرهنگ است، مطرح کرد: پذیرش افراد چه به عنوان عروس و چه به عنوان داماد در شکلگیری بنیانهای اصلی که برآمده از صمیمیت و احترام و اعتماد است، میتواند اثرگذار باشد که این موارد را به خوبی در فیلم میبینیم. این اتفاق برای سایر فیلمسازان ما نیز بسیار الهام بخش است. ما سالهای بسیاری در رسانههای مختلف متکلم وحده بودیم و اتفاقی نیفتاد اما گاهی اوقات زبان هنر و فیلمی که به سادگی این موضوعات را به تصویر میکشد، میتواند در ذهن مخاطب اثرگذار باشد.
وی افزود: ما متاسفانه مهارت ارتباط موثر را فرانگرفتهایم و این اتفاق در چند سکانس از فیلم به خوبی نشان داده شد. مثلا جایی که «فرید» با برادر خود درگیر میشود و سریع سیگار میکشد و یا به سرعت داد و بیداد راه میاندازد. این نشان میدهد که احساس امنیت در خانواده وجود ندارد. حتی زمانی که همسر این خانواده درگیر مسالهای میشود که به دلیل تابو صریح نمیتواند آن را بیان کند؛ مگر در شرایطی که یک بحرانی وجود آمده باشد. به زعم من اگر بخواهیم جامعهای درخور باورهای اصیل دینی و ملی خود داشته باشیم، حتما باید یک قدم عقبتر بیاییم و این پروسه را در مشاورههای پیش از ازدواج داشته باشیم. اگر چالشی که برای افراد پیش آمد، حداقل بدانند که باید چه اقداماتی انجام دهند.
این کارشناس خانواده اظهار کرد: دو سکانس از این فیلم برایم بسیار جذاب بود. اول جایی که پدربزرگ خانواده از یک عبارتی استفاده میکند که «دارم نور میخورم» و این دیالوگ از زبان پسرش هم گفته میشود. من این هوشمندی را در تیم هنری میبینم که حتما دوستانی با شعر و ادبیات عرفانی عجین هستند که به ویژه در اشعار مولانا این موضوع را بسیار میبینیم که برگشت بشر به طبیعت و ذات اصلی خود که به نوعی قوت اصلی بشر را نور خدا تلقی میکند. این یک دیالوگ ساده است ولی وقتی کلیت فیلم را در نظر میگیریم، دور هم جمع شدن اعضای خانواده در آغوش یک درخت شاید قدری اهمیت این تعابیر معنوی را در ذهن ما بیشتر تداعی کند.
اسرافیلیان ادامه داد: یک از سکانسهای اثرگذار آنجاییست که شیشه گلاب میریزد اما نمیشکند و قطعا عطر آن فضا را پُر میکند و همزمان چالش دیگری هم ایجاد شده است. اینجا در اصل اشارهای به شیشه عمر پدر و مادر میشود که فرزندان هستند و وقتی چالشی ایجاد میشود، کل خانواده را درگیر میکند. امیدوارم این گونه فیلمها ایدههایی را به برنامه سازان ما در رسانه ملی و سینما بدهد تا حال خوب به مخاطب عرضه کنیم. مشکلات، بخش جدایی ناپذیر یک زندگی هستند و جایی تفاوت بین افراد ایجاد میشود که بتوانند از پس آن چالشها به خوبی برآیند.
وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: کتاب «یک عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی روایت ساده از یک زندگی است و مسایل و مشکلات آن را بسیار زیبا ترسیم و راهکارهای بسیار ساده را با زبان زیبای ادبی بیان میکند. فکر میکنم اگر مشاوران و حقوقدانان ما با منابع غنی که در فرهنگمان وجود دارد، بیشتر انس بگیرند، فارغ از همه تئوریها و نظریهها که وجود دارد، میتوانیم شاهد تاثیرات بسیار شگرفی باشیم.
در ادامه فریبا زارعی، از دیگر مشاوران خانواده قوه قضاییه درباره این اثر اظهار کرد: از عوامل محترم فیلم «در آغوش درخت» تشکر میکنم که در این وضعیت ملتهب جامعه موضوع خانواده را انتخاب کردند و به آن پرداختند. ما متاسفانه امروز شاهد محتواهایی هستیم که کودک نمیتواند در کنار پدر و مادر خود آن را ببیند و این نکته دردناکی است. دردمندانهتر این است که ما محتواهایی را میبینیم که به تعبیری روابط فرازناشویی و مسایلی از این دست تطهیر میشود. به همین دلیل کلمات شریف و محترم واقعا شایسته «در آغوش درخت» است.
وی ادامه داد: در ابتدای فیلم، نگاه کودکان را میبینیم که نظارهگر دنیای بیرون هستند و دغدغهای که کارگردان داشت کاملا از همانجا عیان بود که کودکان مانند دوربین همه موارد را ضبط میکند. این فیلم پُر از نماد است؛ درخت برای ما نماد خانواده است و حتی «فرید» به این مساله اشاره میکند که پدرش دوست ندارد میوهها روی زمین بریزد. یعنی در نگاه سنتی پدربزرگ خانواده این بود که ثمره نباید هدر رود و نیاز به مراقبت دارد. این اثر انتقال تعالیم تربیتی برای نسل بعد را در بر داشت و همچنین تاکید میکند اگر بسترسازی درست در محیط خانواده اتفاق بیفند، فرزندان نیز مراقب ثمرات خواهند بود.
این مشاوره خانواده تصریح کرد: نکته بعدی حیات و شادابی، درخت سبزی بود که در سکانس آخر آن را دیدیم. در جایی از فیلم «فرید» به «کیمیا» میگوید که تو همانند درخت زردی هستی که بار نمیدهی. این زردی نشانگر همان افسردگی و مسایلی از این دست بود که «کیمیا» با آن دست و پنجه نرم میکرد.
زارعی افزود: در فضای باغچهای که حوضچههای ماهی در آنجا بود، معماری را میدیدیم که گِل مالی دیوار آجری تمام نمیشود. در حقیقت تلاش میشد که سازهای ساخته شود و جنبه سنتی پیدا کند اما سازه کاملا مدرنیته بود و به نظر میرسید که کارگردان دنبال این مساله بود که آسیبهای اجتماعی بین سنت و مدرنیته را هم در این فیلم نشان دهد. برایم جالب بود که مادر «فرید» درباره همسر خود یعنی پدر «فرید» به «کیمیا» میگفت که حتی اگر مریض هم باشد سایه بالاسرش است و نباید به بیمارستان برود. اما میدیدیم که عامل طلاق «فرید» از زنش، بیماری «کیمیا» بود. ما در این اثر شاهد آسیبهایی که در سبک زندگی جدید و قدیم وجود دارد، هستیم. مثلا در سکانسی نشان داده شد که «فرید» آن خانم جوان را در صندلی جلوی ماشین سوار کرد اما پیرزنی که در اواسط راه سوار کرد، عقب وانت و در کابین آن نشست.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود مطرح کرد: این اثر همچنین تفاوتهای زوجین از طریق نوع مکالمات و شوخیهایی را که با هم داشتند، نشان داد؛ اگرچه در این فیلم کمتر به روابط زوجین پرداخته شده بود. همچنین شاهد این مساله بودیم که آدمها دوست دارند علقههای سنتی خود را اجرا کنند اما با زندگی جدید و مدرنیته درگیر هستند. در سکانسی از فیلم شاهد این بودیم که «کیمیا» ماهی که به ظاهر مرده بود، از آب بیرون کشید و نشان داد ماهی که از آب دور میشود، دست و پا میزند. در همین زمان به محض اینکه نامهعدم سازش زوجین صادر میشود، آنها تازه به تلاطم میافتند. زن و شوهر به دنبال دوری از هم هستند و مواظبند تا دستشان به یکدیگر نخورد اما در همین کش و قوس اتفاقاتی میافتد که به هم کمک میکنند تا یکدیگر را حفظ کنند.
زارعی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: کارگردان در اثر با استفاده از المانهای مختلف نشان داد رفتار پدر و مادر است که آثار زیان باری را به دنبال خواهد داشت و ثمره را هدر میدهد. نکته مهم دیگری که در فیلم هم دیدیم این است که باید حواسمان باشد به بچهها چه میگوییم، چون بچهها باور دارند و کاملا حواسشان است. از اضطرابها و التهابها که در قالب شوخی و تخریب شخصیتی اتفاق میافتد، نباید غافل باشیم چراکه ممکن است چیزی را در آنها شکل دهد.
در ادامه این نشست، مهدی جعفری استاد دانشگاه و کارشناس و مشاور خانواده قوه قضاییه بیان کرد: قوه قضاییه به دنبال گفتگو با زبان زمان حال و این امر را حداقل بیش از یک دهه است که دنبال میکند. از نظر من «درآغوش درخت» اثری محترم است چون هیچ آسیبی ندارد و این مساله بسیار مهم است. کارگردان حتی زمانی که خواسته سیگار را نشان دهد، سعی کرده است تا پشت پلاستیک مات اتفاق بیفتد و این برای من حائز اهمیت بود.
وی ادامه داد: فیلم تصاویر بسیار زیبا و کارت پستالی داشت که بسیار چشم نواز بود. «در آغوش درخت» پُر از نماد است و در همان ابتدا احساس کردم با یکی از آثار رضا میرکریمی مواجه هستم اما هرچه گذشت متوجه شدم که بابک خواجه پاشا قصد دارد در اولین کار خود امضایش را تمرین کند و کار متفاوتی را ارایه دهد که امیدوارم در ادامه هم همین مسیر را طی کند. ناگفته نماند موسیقی فیلم احساس و هیجانهای مختلف را به خوبی منتقل میکرد و این یکی از نکات خوب فیلم بود.
دبیر جشنواره قوه قضاییه با اشاره به اینکه نماد پُررنگ فیلم «در آغوش درخت»، آب بود، مطرح کرد: به نظر میرسد «کیمیا» را آب و «فرید» را خواب برد و این یک هشدار برای کل خانوادههاست که نسبت به هم احساس داشته باشند. نور خوردن بیهدف نبود. آقای خواجه پاشا اشاره کردند ما باید به دنبال فیلمهایی باشیم که خانوادهها با هم ببینند. ما امروز مهمترین خوراکمان که خوراک بدی هم هست، خوراک رسانهایمان است. چشمهایمان هر چیزی را میبیند و گوشهایمان هر چیزی را میشنود اما فراموش کردهایم که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت کنیم و به نظام عرضه و تقاضا توجه داشته باشیم.
جعفری در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: یک نکته مهم دیگر در این اثر، وجود چنین زنی، «کیمیا»، بود. ما زنانِ محور در فیلمهای اجتماعی کم نداشتهایم اما یک زنی که به جای دامن و شلیته، مانتو و شلوار معمول بپوشد، تحصیل کرده و محل مشورت باشد، در روستا زندگی کند، اطلاعاتش بد نباشد و شغلش باعث فراموشی وظایف زندگیاش نشده باشد، بسیار کم داریم.
سپس خواجهپاشا کارگردان «در آغوش درخت» عنوان کرد: به عقیده من حتی اگر ۳ یا ۴ خانواده هم پس از دیدن این فیلم از طلاق منصرف شوند، برای ما کافی است چراکه نسبت به یکدیگر حقی داریم که آن را فراموش کردهایم. متاسفانه ما در روابط پیرامونیمان کمفروشی احساسی و اخلاقی میکنیم. من در حوزه هنر بسیار این موضوع را دیدهام که فرد هنگام ساخت اثر هیچ دغدغهای ندارد و فقط به فکر پول است. در حقیقت دستشان در جیب مردم است و این اتفاق باعث میشود مردم ناخودآگاه نسبت به سینما و تئاتر بدبین شوند. این مساله در سایر حوزهها نیز وجود دارد. به عنوان مثال در جایگاه مشاور هم اگر کسی تلاش نکند روابط یک خانواده را ترمیم پیدا کند، کمفروشی کرده است.
وی ادامه داد: من خوشحالم که عزیزان متوجه نمادها شدند. به عنوان مثال درخت توت در آذربایجان به عنوان سید شناخته میشود زیرا هرلحظه حتی زمانی که خشک میشود، بار میدهد. به همین دلیل پدربزرگ در فیلم احترام زیادی برای درخت توت قائل بود. ما برای این فیلم نزدیک به ۶۰ باغ توت دیدیم اما درختی که انتخاب کردیم انگار یک خانواده بود. از این جنس نمادها از جمله گلمحمدی، حضور امامزاده و… در فیلم وجود داشت زیرا معتقدم در طولانی مدت روی ذهن مخاطب تاثیر میگذارد. رنگها و عناصر بصری روی روان ما تاثیر میگذارند و ما سعی کردیم در این فیلم از عناصری به دور از شعار استفاده کنیم. من اگر بخواهم در اثری که ساختم، دروغ بگویم قطعا مخاطب فیلم را پس میزند.
سپس سجاد نصرالهینسب با اشاره به اینکه ما تلاش کردیم تا با یک فیلم در حوزه اجتماعی میزبان خانوادهها باشیم، مطرح کرد: برای انتخاب لوکیشن چند احتمال مطرح بود که یکی از آن نقاط منطقه زیست آقای خواجهپاشا بود که خودشان شناخت خوبی از منطقه داشتند. یکی از دلایلی که ما تصمیم گرفتیم فیلم را در آن منطقه فیلمبرداری کنیم، مقام دوم طلاق بود و همچنین استفاده از مناظر طبیعی امکاناتی را در اختیار گروه سازنده قرار میداد. دوستان در این کار به نمادهای مختلف اشاره کردند اما من میخواهم بگویم که آقای خواجهپاشا نمادگرا نیستند اما از المانهایی در این اثر استفاده کردند که بسیار مهم است. در این المانها به درخت و آب اشاره کردند و در این فیلم آب مهمترین و رودخانه بزرگترین المان ما بود. رودخانه در این فیلم چیزهایی را به شخصیتهای این فیلم یادآوری کرد که وقتی افراد از آب بیرون میآمدند آدمهای دیگری بودند. ما زمانی که چیزی را داریم قدر آن را نمیدانیم.
در ادامه جعفری کارشناس و مشاور خانواده و دبیر جشنواره قوه قضاییه عنوان کرد: ما اگر معضل میان «فرید» و «کیمیا» را کمی عمیقتر نشان میدادیم، باورپذیرتر بود. من اگر قرار بود به آقای خواجهپاشا مشاوره بدهم، میگفتم که این فیلمنامه حداقل میتوانست تبدیل به یک مینی سریال ۵ تا ۶ قسمتی شود. ما در دنیای بیرونی با این روند مشاوره که داخل فیلم نشان داده شد، مواجه نیستیم. مساله بعدی این است که بهتر بود به صورت فلشبک حتی در یک شات اتفاقی که برای «کیمیا» رخ داده بود، نشان میدادند. «فرید» تلاش نکرد مشکل همسرش را بفهمد یا مساله را حل کند. در زندگیمان ۱۵ کیلومترهای زیادی وجود دارد و تا زمانی که خودمان و اطرافیانمان نسبت به این ۱۵ کیلومترها حساس نشوند، همواره همراه ما خواهد بود. ما باید بدون قضاوت و بدون تخریب فضا را برای شنیدن و شنیده شدن در خانواده فراهم کنیم. همچنان معتقدم که «در آغوش درخت» یک فیلم محترم است و به افراد بالای ۱۲ سال و زوجها پیشنهاد میکنم که آن را تماشا کنند.
اسرافیلیان یکی از کارشناسان و مشاوران خانواده قوه قضائیه نیز تصریح کرد: خانواده و زوجهایی که به ما مراجعه میکنند، شاید به انتهای خط رسیده باشند و این وظیفه ماست که دنبال ریشهها و حتی تارهای نخ پوسیده و سست بگردیم تا قدرت تجدیدنظر را به خانواده بدهیم. همه ما میدانیم که در برخی شرایط به ناچار افراد مجبور به طلاق میشوند اما زمانی که مانند این فیلم یک آسیب یا ترومایی وجود دارد به راحتی و با هیجان با موضوع برخورد نکنیم و باید آسیبها را جدی بگیریم. گاهی ما خیلی ساده از مساله عبور میکنیم زیرا تصورمان این است که خانواده تصمیمش را گرفته اما اگر وظیفه خودمان را حتی در جایی که هیچ امیدی نیست، پیگیری کنیم بالاخره بهانههایی وجود دارد که آن زوج روی تصمیم خودشان تجدیدنظر کنند. این وظیفه من مشاور است که یک زاویه نگاه دیگری به مراجعان خودم ارایه کنم تا به پیمان مقدسی که بستند، بها دهند. فراموش نکنیم جایی که عشق و امید وجود دارد با اندکی آگاهی میتوانیم مسیر زندگی افراد را تغییر دهیم.
زارعی یکی دیگر از مشاوران و کارشناسان خانواده قوه قضاییه نیز گفت: در سکانسهای مختلفی از این فیلم دیدیم که بچهها درباره آموزههای خود صحبت میکردند. مثلا دست به گاز نزند، نوشابه ضرر دارد و یا جایی که پدر را در نقش تربیتی خود میدیدیم که به جای گفتن اوهوم باید بگویی بله. یعنی خشونتی که در تربیت پدر بود، بازنمایی میشد و در مقابل میدیدیم که مادر متفاوت بود. «فرید» در این فیلم یک مرد برونگرا، منطقی و ساختارگرایی بود که خشم خود را بروز میداد. آسیبی که چنین شخصیتی دارد این است که امکان دارد آنقدر معطوف به کار شود که از خانواده غافل بماند. در حقیقت اگر «کیمیا» را همراهی میکرد شاید اصلا چنین اتفاقی برای همسرش نمیافتاد.
وی ادامه داد: در مقابل «کیمیا» به رغم اینکه چهره موفقی دارد و مشغول فعالیت است اما تروما شخصیت درونگرای آن را تشدید کرده است و تیپ و نوع تصمیمگیری از شخصیت شغلی آن نشات دارد. ما در این اثر شاهد این هستیم جایی که «کیمیا» احترام مادرشوهر خود را حفظ میکند، فرزند هم احترام پیرزن غریبه را حفظ و به او کمک میکند تا بار خود را پشت ماشین بگذارد. در مقابل «فرید» را میبینیم که احترام برادر خود را حفظ نمیکند و بچهها از اول تا آخر در کش و قوس هستند که این عمو را به اسم صدا بزنند یا نه. این نگاه بسیار مهم است و والدین باید بدانند چطور زندگی کنند تا بچهها از آنها بیاموزند. اگر پدر و مادر در کنار تمام موفقیتهای اجتماعی که دارند از نقش والدی خود غافل شوند، قطعا گرفتار مخاطرات بسیاری در آینده خواهند شد.
این کارشناس خانواده در پایان خاطرنشان کرد: غفلتی که در رابطه کلامی زوجین وجود داشت، عدم امنیت را برای زوجین ایجاد کرده بود. دو بار صحنه تصادف «فرید» را دیدیم که یک بار نزدیک بود پدر خود را بزند و یک بار دیگر به پرندهها زد. این سکانسعدم مهارت پدر را در تسلط روی روان خود نشان داد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگر قرار باشد در آثار مختلف درباره مباحث حقوقی و روانشناسی و نقش روانشناس صحبت شود، باید بیشتر بدان دقت کرد تا عملا یک چهره نادرست از روانشناس ترسیم نشود.
این نشست رسمی با حضور حسن عبدلیانپور رییس مرکز وکلا، حجت الاسلام ابراهیمی، معاون مشاوران خانواده مرکز وکلای قوه قضائیه، بابک خواجه پاشا کارگردان، سجاد نصرالهی تهیه کننده و مدیران حوزه هنری برگزار شد.
اکران فیلم سینمایی «در آغوش درخت» که همچنان در سینماهای ایران ادامه دارد، تاکنون موفق به جذب بیش از ۸۷ هزار مخاطب شده و فروشی نزدیک به ۴.۵ میلیارد تومان را تجربه کرده است. این اثر همچنین در جشنوارههای جهانی مختلفی از جمله جشنواره شانگهای کشور چین، جشنواره کازان روسیه، زوریخ کشور سوئیس و شارجه کشور امارات نیز حضور داشته است.
انتهای پیام/